به نام... خودش میداند...
🌈امروز.. هنوز اذان صبح نگفته اند..
زندانی شدیم.. زندانی حضرت عشق و عین عشق..!
اینجا خیلی چیزهای عجیب و غریب میبینم
پسری را میبینم که اگر در کوچه.. خیابان او را میدیدم میگفتم، استغفرالله!!
عجب پسر لاابالی.. ولی الان... همین الان.. ساعت ۳ و ۱۸ دقیقه، خدا شاهد است.. دارد نماز شب میخواند...
سرم دارد میترکد!!!! اخر مگر میشود... آدم اینقدر اهل دل؟!!!
حال... حال عجیبی است.. بعضی ها گوشه این مسجد تسبیح به دست..
از تعجب دهانم باز مانده بود.. با خودم میگفتم، اینها خواب ندارند؟؟؟
زندگی ندارند..
گویی خودشان را اسیر عشق کرده اند...
گوشه ای کسی را میبینیم با گوشی موبایلش دارد دعای عهد گوش میدهد و آرام آرام زیر پتویش میگرید...
آری این است.. این است راز و رمز با عشق بودن..
اینجا همه چیز زیر سوال رفته.. قوانین فیزیک و منطق و... اینجا جای عجیبی است...
(خاطرات اعتکاف امسال...)
💬 #محمدعلی_حجت