حرف دل

اینجا چاییخانه حرف های دل است!..

حرف دل

اینجا چاییخانه حرف های دل است!..

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باران» ثبت شده است

شب، شبِ بارانیِ من
شب برق است شب شمعدانی و شب بو و شقایق؛
شیشه پنجره پشت شمعدانی را باید بوسید،
باید کتر را روشن کرد!
دو حب قند کنار فنجان چای دوم،
به یاد او باید گذاشت؛
دریغ که آن فنجان سرد می‌شود؛
بعد یادش گل می‌کند در گلستان خشکیده بنفشه ها
شبِ من، شب سردِ تنهایی و درد
شبِ من شب بی مهتابی، 
بی هر ماه و ستاره
بی تو!
-محمدعلی حجت-

  • محمدعلی حجت

نسیم بهاری؛

شکوفه های سرخ و سفید بهار؛

شب، نیمه شب، مهتاب و شب بو ها؛

کاکتوسی که گل داده بود؛

سنگی، که شکسته بود؛

قلندرو های روی آب؛

قل قلِ کتری؛

انتظار سبزه برای سیزده بدر؛

حسرت ماهی قرمز برای حوض،

خواهش تنگ برای شکسته شدن، برای آزاد شدن ماهی؛

و دل ماهی قرمز سر سفره عید، عاشق شد...

 

(قلندرو: به حباب های روی اب، بعد از بارش باران گفته می‌شود)

  • محمدعلی حجت

نمیدانم چرا اینطوری شده ام!
کلا باران که می‌بارد، حال دلمان به هم می‌خورد...
نمی‌فهمم چرا اینطوری میشوم... اصلا یهو همه خاطراتت، همه حرف هایی که در ته قلبت مانده، همه و همه یهو زنده می‌شوند...
یهو همه حرف هایی که دلت میخواهد بزنی و از خاطر برده ای، یهو، همه و همه، زنده می‌شوند...
کاش دیگر باران نبارد!...
یا لااقل اگر می‌بارد،...
آرام ببارد!... مراعات دل خسته مان را بکند... اخر گوشه دلمان کودکی، خواب رفته!
کودکی که خیلی خسته است...
خسته از زندگی..
از دنیا با هر چه دارد و ندارد...
کودکی ... خسته... خسته تر از آنکه بگوید چه شده!..
حال.. خدایا! با این کودک خسته... آرام رفتار کن!...
دلش گرفته...
آنقدر خسته است... که دیگر نمی‌تواند کلامی بگوید...
حتی کلمات و الفاظ هم، نمی‌توانند جلوی خستگی این بچه، قد علم کنند!...
چه سخت است... خستگی که نمی‌دانی عاقبتش چیست!...
چه قدر سخت.. بنشینی یکی دو ساعت با یک نفر حرف بزنی... که حرفت را نمی‌فهمد...
چه سخت است!...
اَه...
ولش کن... حال متن نوشتن هم ندارم!........
آنکس که اهل دل باشد... حرف دلت را بفهمد... نگفته هم می‌فهمد...
پس بگذار ناگفته ها... ناگفته بماند...
فقط همین را بگویم...
آن کودک... خیلی خسته است... فقط یک نفر حرفش را میفهمید... که او هم، نمی‌فهمد!...
حال او مانده و دنیایی از خستگی!!
کاش روزی... کسی بیاید و بردارد... از اهل زمین.. خستگی و غم ها را..


💬 #محمدعلی_حجت

  • محمدعلی حجت